امیرسامامیرسام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پسر ما امیرسام

مرد جوان ١٠ ماهه

هوراااااااااا هوراااااااا هوراااااااا پسرم ١٠ ماهه شده خداااااا چقدر خوشحالم مامي ماهت دو رقمي شده قوربونت برم سوهان عسلي داري سعي ميكني يواش يواش دستاتو ول بكني و هر بار اين كارو انجام ميدي دوتا دستاتو باز ميكني تا تعادلت برقرار بشه و كلي ذوق ميكني و ميخندي و دوتا دندوناي بامزت ميوفته بيرون شيرينم مامي جديدا تكيه ات ميده به كابينت يا مبل و بيشتر وايميستي عزيزكم این بازیو خیلی خیلی دوست داری   اینجا شما آماده شده بودی که بریم گردش          وووووووووووووووووو حالاااااااااااااااااااااااااااااااااا سومین مروارید سوهان عسلی مامان در روز 11 مهرماه پسر پس...
17 مهر 1392

پهلوووووون دندونات مباركككككككككككككككك

  سلام سلام اي بچه ها     من اومدم با دندونام ميخوام نشونتون بدم         صاحب مرواريد شدم اروم اروم و بي صدا           شدم جزو كباب خورا بالاخره اون لحظه اي كه ماه ها منتظرش بودم فرا رسيد، در روز شنبه ١٦ شهريور وقتي داشتم به شما صبحانه مي دادم وقتي قاشق رو مي گذاشتم تو دهن كوچولوي نازت يه دفعه اي احساس كردم كه يه صدای تق تق مياد اول فكر كردم اشتباهي شنيدم اما دوباره كه اون صدا اومد مطمئن شدم واييييييي چه صحنه جالبي بود و چه روز قشنگي خيلي هديه قشنگي به مامان دادي اميرسام عزيزم از اون روز ...
17 مهر 1392

جوجه سيصد روزه من

يكي يدونه ماماني شده ٣٠٠ روزه چقدر برات خوشحالم پسرم  و ايندفه خيلي تغيراتت قابل توجه هست دفعه هاي پيش يه گوشه اروم ميشستي و كيكتو نگاه مي كردي اما ماشالله بهت پسرم اينبار اصلا مهلت ندادي من كيكو بزارم جلوت كه باهاش عكس يگيري حمله كردي طرفش قوربونت برم و نصف كيكو با دستت كندي خوشحالم از اينكه ١٠٠ روز به ١٠٠ روز برات كيك گرفتم عشق من، ماماني خيلي خيلي دوستت دارم هر روز داري بزرگتر و بزرگتر ميشي مرد من ایشالله هزار روزگیت مرد جوان من ...
17 مهر 1392
1